Perdic | loading chart | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (8338 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	loading chart U	طرح بارگیری هواپیما
	loading chart U	جدول بارگیری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	manpower loading chart U	نمودار تخصیص نیروی انسانی
Other Matches

	loading U	فرفیت
	loading U	فرفیت بارگیری
	loading U	عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
	self loading U	فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
	self loading U	پرشونده خودکار
	loading U	بار گذاری
	loading U	پر کردن سلاح
	loading U	خرج گذاری کردن سلاح
	loading U	بار محموله
	loading U	بارگیری
	loading U	امیختن موادخارجی به شراب
	loading U	بارکنش
	loading U	بار
	loading U	بارگذاری
	loading U	بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
	loading U	بارگیری مهمات درهواپیما
	frequency loading U	بارکنش فرکانسی
	bill of loading U	بارنامه کشتی
	horizontal loading U	پر کردن مهمات به طور افقی
	breech loading U	ته پر
	breech loading U	پر کردن تفنگ از ته
	bulk loading U	بارگیری مخزن به طور یک جا
	loading capacity U	فرفیت
	bulk loading U	بارگیری در مخازن
	base loading U	بار اولیه
	base loading U	بارگیری انجام شده در پایگاه
	loading diagram U	دیاگرام بارگیری
	loading coil U	پیچک بار افزای
	pre loading U	بارگیری اولیه
	loading capacity U	بار گیری
	loading bucket U	سطل بارگیری
	loading bridge U	پل بارگیری
	loading apron U	نوار بارگیری
	lane loading U	سربار خط عبوری
	indirect loading U	بارگذاری غیرمستقیم
	horizontal loading U	بارگیری افقی کشتیها
	horizontal loading U	کولاس افقی
	bill of loading U	جواز کشتی
	factor loading U	وزن عاملی
	diffraction loading U	منتجه فشار
	diffraction loading U	منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
	density of loading U	تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
	combat loading U	بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
	commercial loading U	بارگیری تجارتی
	commercial loading U	بارگیری کالای تجارتی
	commodity loading U	بارگیری کالاهای مختلف
	cycles of loading U	دورههای بار
	cross loading U	مخلوط کردن بارها
	cross loading U	سر شکن کردن بارها
	loading scale U	مقیاس بارگیری
	direct loading U	مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
	cease loading U	پر نکنید
	cease loading U	گلوله را پرنکنید
	endurance loading U	بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
	emergency loading U	بارگذاری فوق العاده
	emergency loading U	بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
	dynamic loading U	بارگذاری جنبشی
	drift loading U	دهانه
	drag loading U	نتیجه کشش بادیا موج انفجار
	drag loading U	فشار کششی
	disc loading U	نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
	cross loading U	تقسیم بارهای هواپیما
	Loading and unloading. U	بارگیری وتخلیه
	tactical loading U	بارگیری رزمی یا جنگی
	frequency loading U	بارگیری فرکانسی
	separate loading U	مهمات مجزا
	separate loading U	مجزا پرشونده
	rate of loading U	میزان بارگذاری
	rail loading U	سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
	preload loading U	بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
	point of loading U	نقطه بارگیری
	transverse loading U	بارگذاری روی پایه
	truck loading U	سربار کامیون
	unit loading U	بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
	The ship is loading. U	کشتی درحال بارگیری است
	loading door U	فشاردر
	loading dock U	بارگیریبارانداز
	loading bunker U	بارگیریانبارزغال
	loading area U	قسمتلودینگ
	wing loading U	نسبت وزن کل به مساحت یال
	wing loading U	وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
	up line loading U	انتقال یک کپی از یک برنامه
	muzzle loading U	سر پر
	magnetic loading U	بارگیری مغناطیسی
	loading ramp U	راهروی شیب دار بارگیری
	loading rack U	سکوی بارگیری
	loading point U	نقطه سوارشدن
	loading point U	نقطه بارگیری
	loading plan U	طرح بارگیری خودرو
	loading list U	لیست بارگیری خودرو
	loading for contingencies U	کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
	loading facilities U	وسایل بارگیری
	loading routine U	روال بارکننده
	loading site U	سکوی بارگیری
	loading site U	محل بارگیری
	loading tray U	سینی پر کن گلوله
	loading time U	زمان بارگیری
	loading duration U	مدت بار گذاری
	loading table U	جدول بارگیری
	loading station U	ایستگاه بارگیری
	loading space U	فضای قابل بارگیری
	loading speed U	سرعت بار گذاری
	ammunition loading line U	خط بارگیری مهمات
	muzzle-loading cannon U	بارگیریلولهتوپ
	strength under tangential loading U	مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
	volumetric loading/density U	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
	loading on alternate spans U	حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
	loading participation in profits U	هزینههای مشارکت در سود
	bow loading door U	درخمشدهمخصوصبار
	container-loading bridge U	پلورودبستههابهکشتی
	block stowage loading U	بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
	ammunition loading line U	صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
	chart U	طرح طرح تیر جدول
	chart U	تنظیم طرح پرتاب توپ
	chart U	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
	chart U	چارت
	x y chart U	نمودار مختصاتی
	chart U	ترسیمه
	chart U	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
	chart U	گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
	chart U	کاغذ
	chart U	نوار تابلو نمودار
	chart U	دیاگرام
	chart U	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
	chart U	نگاره
	chart U	نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
	chart U	نمودار
	chart U	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
	chart U	نقشه
	chart U	جدول
	chart U	گرافیگ
	chart U	ترسیم اماری
	chart U	بر روی نقشه نشان دادن
	chart U	طرح کردن نگاره
	chart U	کشیدن
	deflection under long term loading U	خیز ریز بار طویل المدت
	multiple loading operating system U	سیستم عامل بارکننده چندتایی
	cross section of a muzzle-loading cannon U	قسمتموربدهانهتوپ
	process chart U	نقشه عملیات
	process chart U	نقشه روند کار
	organization chart U	لوحه سازمان
	profile chart U	نمودار نیمرخ
	print chart U	فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
	organization chart U	نمودارسازمان یکان
	planned chart U	نقشه کروکی
	planned chart U	کروکی زمین
	plotting chart U	نقشه ثبت و رسم مسیر حرکت ناو
	pilot chart U	نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
	pie chart U	نمودار کلوچهای
	pert chart U	نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند
	plotting chart U	نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
	polar chart U	نمودار با مختصات قطبی
	visibility chart U	طرح امکان دید
	firing chart U	طرح تیر توپخانه
	partlow chart U	ستونپارتلو
	pie chart U	نمودار دایره ای [ریاضی]
	pie chart U	گراف دایره ای [ریاضی]
	circle chart U	گراف دایره ای [ریاضی]
	colour chart U	نموداررنگ
	visibility chart U	نمودارقابلیت دید
	snellen chart U	صفحه اسنلن
	star chart U	نقشه ستارگان
	structure chart U	نمودار ساختار
	surveyed chart U	طرح تیر نقشه برداری شده
	synoptic chart U	نقشه هوازی
	system chart U	نمودار سیستم
	circle chart U	نمودار دایره ای [ریاضی]
	target chart U	نقشه هدفهای بمباران هوایی
	test chart U	لوحه بینایی سنجی
	text chart U	جدول نوشتاری
	time chart U	جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
	timing chart U	نمودارتنظیم وقت
	organization chart U	نمودار سازمانی
	control chart U	جدول کنترل کیفیت تولید
	grid chart U	نمودار شبکهای
	bar chart U	گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
	hydrographic chart U	نقشه اب نگاری دریایی
	hydrographic chart U	نقشه دریایی
	bar chart U	دستگاه ثبت وزن
	lap chart U	جدول زمانی برای هر دور
	line chart U	نمودار خطی
	bar chart U	وزن سنج وزن نگار
	bar chart U	نمودار میلهای
	artillery chart U	طرح تیر توپخانه
	area chart U	نمودار مساحت
	approach chart U	نقشه تقرب هواپیما
	approach chart U	نقشه مسیر فرود
	alignment chart U	الگو
	grid chart U	شبکه مختصات
	gantt chart U	نمودار گانت
	difference chart U	جدول تعیین سمت و برد نسبی
	difference chart U	جدول تعیین بر دو سمت توپ
	classification chart U	نمودار دسته بندی
	classification chart U	نموداررده بندی
	chart series U	سری نقشه ها
	chart of attributes U	جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
	chart desk U	میز نقشه
	chart datum U	مبنای عمق نقشه
	chart data U	عناصرنقشهای
	chart data U	عناصر تیر نقشهای